عکس و متن عاشقانه دخترونه
منتظر نباش که شبی بشنوی،از این دلبستگی های ساده دل بدیده ام !
که روسری تو را، در آن جامه دان ِ قدیمی جا گذاشته ام! یا در آسمان، به ستاره ی دیگری سلام کرده ام! توقعی از تو ندارم! اگر دوست نداری،در همان دامنه دور ِ دریا بمان! هر جور تو راحتی! بی بی باران! همین سوسوی تو از آن سوی پرده دوری،برای روشن کردن اتاق تنهائیم کافی ست! من که اینجا کاری نمی کنم! فقط, گهگاه گمان آمدن ِ تو را در دفترم ثبت می کنم! همین! این کار هم که نور نمی خواهد! می دانم که مثل همیشه،به این حرف های من می خندی! با چال های مهربان گونه ات حالا،هنوز هم وقتی به آن روزهای زلالمان نزدیک می شوم،باران می آید! صدای باران را می شنوی؟
به ادامــــه مطلب رجــوع کنید + عکس